انهار
انهار
مطالب خواندنی

13آبان: تبعید امام خمینی ره؛ روز دانش آموز؛ روز مبارزه بااستکبارجهانی

بزرگ نمایی کوچک نمایی

.

1) تبعید امام خمینی قدس سره در سال 1343

کابینهٔ اسدالله اعلم در سیزدهم مهر سال 1342، به دستور شاه، پیشنهاد آمریکا مبنی بر اعطای مصونیت قضایی به اتباع آمریکایی را به صورت لایحهٔ قانونی در هیأت دولت تصویب کرد. بعد از تصویب این لایحه، وزارت خارجه مراتب خوشوقتی و رضایتمندی رژیم را از این تصویب به اطلاع سفارت آمریکا رساند و لایحه در سال 1343، به تصویب مجلسین شورای ملی و سنا رسانده شد وتصویب این لایحه در مطبوعات افشاء و اعلام نشد. چندی بعد نشریهٔ داخلی مجلس حاوی متن کامل سخنرانی ها و گفتگوهای نمایندگان و رئیس دولت در این زمینه به دست امام رحمةالله رسید و او را به خروش و فریاد واداشت و تصمیم گرفت حقایق را به مردم گفته و آنها را از فاجعهٔ بزرگی که به دست رژیم بوقوع پیوسته بود باخبر کند.

امام رحمة الله ابتدا پیک هایی را برای آگاه ساختن علما و روحانیون به شهرهای دور و نزدیک روانه کردند و خود نیز با علمای طراز اوّل حوزهٔ قم مذاکره و پیامدهای این توطئه شوم را برملا کردند.

امام قدس سره در 4 آبان 1343، در مراسمی که به مناسبت میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها در منزلشان در قم برگزار شده بود، با ایراد نطق تاریخی خویش که با «انا لله و انا الیه راجعون» آغاز گردید، رژیم را رسوا کردند و مفاسد کاپیتولاسیون و جنایت رژیم را در این باره به صورت ساده و پرشور روشن کردند.

رژیم در طول یکی دوسالی که امام خمینی قیام کرده بود، همهٔ شیوه ها را برای آرام کردن ایشان به کار برد، امّا هیچکدام کارساز نبود. فریبکاری و وارونه جلوه دادن حقایق، بازداشت و زندان، تهمت، دروغ پردازی، جوسازیهای کاذب، تهدید و تطمیع، وحشیگری و کشتار، اختلاف افکنی و ...، در برابر روح بزرگ امام قدس سره بی اثر شده بود، حتی طرح اعدام نیز مشکل را صدبرابر می کرد و طوفان آن بنیان رژیم را از بیخ بر می کند.

تنها یک راه باقی مانده بود و ان تبعید امام رحمة الله بود که به گمان رژیم با این تبعید مانع از سر برداشته می شد. در شب 13 آبان 1343، صدها کماندو و چترباز مسلح به همراه مزدوران ساواک به سرپرستس سرهنگ مولوی(رئیس ساواک تهران) بیت امام را در قم محاصره کرده از بام و از دیوار وارد منزل شده و پس از ضرب و شتم خادمین منزل، امام رحمة الله را دستگیر و به تهران انتقال دادند.

هنوز آفتاب روز 13 آبان سر از افق بیرون نیاورده بود که رهبر بزرگ نهضت  با یک هواپیمای نظامی از فرودگاه مهرآباد تهران به ترکیه تبعید گردیدند.

دستگیری و تبعید اما رحمة الله با واکنش شدید اقشار مردم مواجه شد. شهرهای قم، مشهد و تهران به حالت تعطیل درآمدند. در بسیاری از شهرها تظاهرات به راه افتاد. حوزه های علمیه و  نمازهای جماعات مساجد تعطیل شد. توفان خشم مردم رژیم را وادار به دستگیری فرزند برومند امام شهید حاج آقا مصطفی و تعداد زیادی از علما و وعاظ و سخنرانان در سراسر کشور کرد. حاج آقا مصطفی نیز به ترکیه تبعید شدند، اما نهال خشم مردم مسلمان ایران سرانجام در ضمیر فدائی ولایت و سرباز ملت، شهید محمد بخارایی به بار نشست و در روز اوّل بهمن ماه سال 1343، در مقابل مجلس شورای ملی با گلولهٔ آتشین به زندگی ننگین حسنعلی منصور، نخست وزیری که لایحهٔ کاپیتولاسیون را به مجلس برده و از تصویب گذرانده بود، خاتمه داد و نهضت وارد دوران جدید مبارزهٔ علنی با رژیم گردید.

2) روز دانش آموز

چهارده سال بعد از تبعید امام خمینی رحمة الله علیه در همین روز (13 آبان 1357) صدها دانش آموز و دانشجو در مقابل دانشگاه تهران و خیابانهای اطراف با شعار « درود بر خمینی،  و مرگ بر شاه» پایه های حکومت را به لرزه درآورده و با گلوله های مأموران شاه به خاک و خون غلطیدند. 

 3) تسخیر لانهٔ جاسوسی، روز مبارزه با استکبار جهانی

با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، باران توطئه ها باریدن گرفت. شیطان بزرگ با دخالتهای آشکار و پنهان، سعی در ایجاد جریانهای انحرافی در نهضت داشت تا آنکه بذر رهنمودهای باغبان پیر و هوشیار نهضت در ضمیر پاک فرزندان دلیر امت جوانه زد، و لانه جاسوسی امریکا به دست تعدادی از دانشجویان پیرو خط امام رحمة الله در13 آبان سال 1358تسخیر شد.

اسناد به دست آمده از لانهٔ جاسوسی نشان می دهد که در سفارتخانه های آمریکا، واحدی به نام «مراکز عملیاتی» وجود دارد. رؤسای این مراکز رهبری عملیات گوناگون جاسوسی در کشورهای حوزهٔ مأموریتشان را بر عهده دارند. اینگونه افراد نیز عموماً در پوشش دیپلماتیک فعالیت دارند و از مصونیتهای دیپلماتیک برخوردار هستند.  


تاریخ تهیه مطلب: 1388/8/12

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -